شش کارکرد اندیشکده (پارت ۱)

6 اردیبهشت 1403 - خواندن 5 دقیقه - 28 بازدید



شش کارکرد مهم اندیشکده ها که در قسمت اول به آن ها میپردازیم عبارتند از:

1) ایده یابی و ایده سازی و پیشنهاد راه حل های خلاقانه در زمان مناسب

2) برقراری ارتباط میان دانش و سیاست

3) شناسایی، روشن سازی و ارزیابی موضوعات، طرح ها و سیاست های جاری

4) پر کردن خلا موجود میان دانشگاه و حوزه های سیاستی

5) بومی سازی الگوهای اندیشه ای موفق به دست آمده از مطالعات تطبیقی

6) ارزیابی برنامه های دولت به عنوان نهادی مستقل و دغدغه مند

کارکرد اول) ایده یابی و ایده سازی و پیشنهاد راه حل های خلاقانه در زمان مناسب:

برخی اندیشکده ها را (کارخانه ایده ها) لقب داده اند؛ به این معنی که آن ها مرجع تولید و ترویج ایده هایی هستند که به حل مسائل گوناگون کمک می کنند. اندیشکده مسئله را از راه های مختلف تبیین می کند و پس از آن به جهت دهی، پردازش، تلفیق و به بلوغ رسانی ایده های حل آن می پردازد. اندیشکده به لحاظ فراغت از دردسرهای اجرایی و دولتی این قابلیت را دارد که پاسخ به مسائل را در زمانی مناسب به سیاستگذار ارائه کند. اهمیت ارائه ی راه حل در زمان مناسب در آنجاست که بدانیم فرصت اعمال سیاست در خصوص مسئله ای خاص ممکن است تنها چند روز و یا حتی چند ساعت باشد و پس از آن زمان مسئله تبدیل به بحران و یا فاجعه بشود.

کارکرد دوم) برقراری ارتباط میان دانش و سیاست:

اندیشکده ها به نسبت دیگر تشکل ها، بهتر می توانند در دسترس سیاستگذاران باشند و میان دانش و سیاست ارتباط برقرار کنند. آن ها نوعی خزانه دانش هستند که کار دانشگاه ها را تکمیل می کنند و پژوهش های آن ها را به عرصه عمل نزدیک می کنند. آن ها داده های علمی را به گونه ای خلاقانه تفسیر کرده و توصیه هایی در مورد سیاست ها ارائه می دهند. درواقع آن ها پلی میان عرصه ی علم و عرصه ی عمل می باشند.

کارکرد سوم) شناسایی، روشن سازی و ارزیابی طرح ها و سیاست های جاری:

اندیشکده ها اغلب برای بررسی و ارزیابی برنامه هایی که دولت اجرا میکند به کار گرفته میشوند. آن ها این برنامه ها را زیابی میکنند تا از این طریق میزان دستیابی به اهداف را مشخص کند. از سوی دیگر دستگاه های اجرایی فاقد وقت کافی برای ارزیابی برنامه های خود هستند. اندیشکده ها با استفاده از توان و تخصص کارشناسی خود در تحلیل مسائل ؛ نتایج و راه های بهتر شدن را به سیاستگذار ارائه میدهند تا بعدا مورد استفاده قرار بگیرد.

کارکرد چهارم) پر کردن خلا میان دانشگاه و حوزه های سیاستگذاری

پژوهش های دانشگاهی عموما نظری و غیر ملموس هستند؛ به طوری که کمتر با مسائل سیاستی واقعی ارتباط پیدا میکنند. همچنین توجه صرف به موضوعات آکادمیک و نظری، مدرک گرایی و عدم مسئله محوری فاصله ی زیادی میان آن ها و سیاست ورزی ایجاد کرده است. اندیشکده ها به عنوان تشکیلاتی "مرزی" به خوبی میتوانند رابطی میان دانشگاه و حکومت باشند؛ آن ها پژوهش های دانشگاهی را به گونه ای کاربردی میکنند که نیاز حکومت به علم و دانش تولید شده در دانشگاه نیز برآورده شود.

کارکرد پنجم) بومی سازی الگوهای اندیشه ای بدست آمده از مطالعات تطبیقی

"چرخ را از اول اختراع نکنید." احتمالا این جمله را زیاد از سیاستگذاران بشنوید. آن ها بر طبق الگوهای موفق اجرا شده در کشورهای دیگر به این نتیجه رسیده اند که میتوان از تجارب آن ها در حل مسائل استفاده کرد. اندیشکده هایی که این راه حل ها را ارائه میدهند در حین مطالعات خود، به روش ها و الگوهای موفقی برخورد میکنند که در سایر کشورها کارآمد بوده است. آن ها این الگوها را با شرایط اقتضائات کشور تطابق داده و راه حل سیاستی خود را به سیاستگذاران ارائه میدهند.

کارکرد ششم) ارزیابی برنامه های دولت به عنوان نهادی مستقل

انجام وظیفه به عنوان صدایی مستقل در مباحث سیاستی از مهمترین کارهایی است که اندیشکده ها انجام میدهند. استقلال آن ها در اندیشه ورزی انقدر مهم است که برخی عدم وجود این استقلال را مهمترین تهدید پیش روی اندیشکده ها میدانند. آن ها به عنوان نهادی مستقل وظیفه دارند تا به دور از هرگونه غرض ورزی سیاست های دولت را بررسی ، نتایجش را تحلیل و راه حل های خود را برای بهبود وضع موجود ارائه دهند.