شش کارکرد اندیشکده (پارت ۲)

6 اردیبهشت 1403 - خواندن 4 دقیقه - 33 بازدید




شش کارکرد مهم اندیشکده ها که در قسمت دوم به آن ها می پردازیم عبارتند از:

1) پر کردن خلا ایجاد شده میان دانشگاه و حوزه های سیاستگذاری

2) ایفای نقش میانجی بین بخش های گوناگون نظام های اجتماعی-سیاسی

3) تربیت نخبگان سیاسی جهت ورود به دستگاه های حاکمیتی

4) تفسیر موضوعات، رخدادها و سیاست ها و تسهیل فهم آن ها برای کنشگران در سطوح مختلف

5) تبدیل مسائل و ایده های در حال پیدایش به موضوعات سیاستی

6) انجام مطالعات آینده شناسی و آینده نگاری و استخراج مسائل از آن ها

کارکرد اول) پر کردن خلا ایجاد شده میان دانشگاه و حوزه های سیاستگذاری:

یکی از معضلات حکومت ها، تعامل آن ها با نخبگان و دانشگاه هاست. از سوی دیگر حکومت ها نیاز دارند تا از نتایج پژوهش های دانشگاهی بهره مند شوند اما به دلیل فضای زیاد موجود میان دنیای علم و دنیای حکومت داری، ارتباطی میان این دو به وجود نمی اید. در این میان اندیشکده ها طوری طراحی می شوند که بتوانند این فاصله را پر کنند. آنها ارتباط خوبی با هردوی این ها برقرار کرده و با نیاز سنجی حکومت و در کمترین زمان، دستاوردهای اکادمیک را به عرصه سیاستگاری تزریق می کنند.

کارکرد دوم) ایفای نقش میانجی بین بخش های گوناگون نظام های اجتماعی-سیاسی:

در یک نظام سیاسی، تصمیم گیران و ذی نفعان و بازیگران مختلفی در خصوص یک مسئله می تواند وجود داشته باشد. در همچین شرایطی که تعارض منافع به وجود میاید، اندیشکده می تواند با ایفای نقش میانجی بین آن ها، بهترین دید را به هر یک از بازیگران داده و بهترین تصمیم ممکن را برای آن ها تعیین کند.

کارکرد سوم) تربیت نخبگان سیاسی جهت ورود به دستگاه های حاکمیتی:

نخبگانی که در سطوح مختلف دولت و حاکمیت وارد می شوند، باید توانمندی های ویژه ای داشته باشند. اندیشکده ها یکی از بهترین جاهایی هستند که افراد می توانند در آن وارد شده و پس از چند سال فعالیت کارشناسی و مدیریتی و اشتغال، به حل مسائل کلان و سیاستی و کسب تجربه بپردارند و اماده ورود به عرصه سیاستگذاری شوند. افراد می توانند با ورود به اندیشکده ها با واقعیت های فضای تصمیم گیری آشنا شوند.

کارکرد چهارم) تفسیر موضوعات، رخدادها، سیاست ها و تسهیل فهم آن ها برای کنشگران در سطوح مختلف:

زاویه دید افراد در خصوص مسائل می تواند به طرز وحشتناکی متفاوت و حتی مخالف یکدیگر باشد. این زوایای دید مختلف باعث می شود تا تا اتخاذ تصمیم برای سیاستگذار سخت و گاهی غیر ممکن شود. علت بسیاری از ناکارامدی ها سیاست ها و همچنین عدم دخالت دولت در اعمال سیاست در برخی موضوعات همین زوایای دید متفاوتی است که از محیط به سیاستگذار وارد می شوند. اندیشکده ها می توانند با استفاده از تخصص و تجربه خود و همچنین عدم وابستگی به گروه های ذی نفع، دیدی جامع و درست از مسئله را به بازیگران و سیاستگذاران ارائه دهند.

کارکرد پنجم) تبدیل مسائل و ایده های در حال پیدایش به موضوعات سیاستی:

جهان همواره در حال تغییر است. این تغییرات وقتی با شرایط موجود تقاطع پیدا می کنند موجب پیدایش مسائل جدیدتری می شوند که عدم حل آن ها می تواند باعث ایجاد مشکلاتی دیگر شوند. اندیشکده ها به علت پیوند خود با حکومت و همچنین آینده نگری و تخصص خود می توانند این مسائل را تشخیص داده و آن ها را به موضوعات دستور کار سیاستی وارد کنند. لازمه این کارکرد، ارتباط میان اندیشکده و حکومت و همچنین آینده نگری و تخصص در اندیشکده است.

کارکرد ششم انجام مطالعات آینده شناسی و آینده نگاری و استخراج مسائل از آنها:

بسیاری از مسائل موجود در زمان حال، سال ها قبل در منطقه ای دیگر در جهان اتفاق افتاده اند. اندیشکده ها می توانند با مطالعات تطبیقی آینده نگرانه، به صورت پیش دستانه مشکلات و مسائل چند سال بعد را پیش بینی کرده و در خصوص آنها به حکومت و مجریان سیاست ها آگاهی ببخشند. در واقع در زمان امروز، اندیشکده ها آیینه ای هستند که مسائل و بحران های آینده را به دولت نشان می دهند.


اندیشکده