معرفی جامع و کامل رشته روابط بین الملل

2 اردیبهشت 1403 - خواندن 12 دقیقه - 261 بازدید

معرفی جامع و کامل رشته روابط بین الملل

مقدمه

تعریف :

روابط بین الملل به مطالعه روابط میان کشورها، نقش کشورهای مستقل، سازمان های بین دولتی، سازمانهای غیردولتی بین المللی، سازمان های مردم نهاد و شرکت های چندملیتی، گفته می شود. روابط بین الملل یک رشته دانشگاهی است که چون سیاست خارجی یک دولت معین را تجزیه و تحلیل و تنظیم می کند، می تواند هنجاری و اثباتی باشد. روابط بین الملل به عنوان یک فعالیت سیاسی از زمان مورخ یونانی، توکودیدس، آغاز و در اوایل قرن بیستم، به یک رشته دانشگاهی مجزا در داخل علوم سیاسی، تبدیل شد. با این حال روابط بین الملل علمی، میان رشته ای محسوب می شود.

رشته روابط بین الملل همانند علوم سیاسی مواد فکری خود را از رشته های اقتصاد، تاریخ و حقوق بین الملل، فلسفه، جغرافیا، جامعه شناسی، انسان شناسی و جرم شناسی، روانشناسی و مطالعات جنسیت، مطالعات فرهنگی و فرهنگ شناسی، می گیرد. هدف روابط بین الملل، درک مسائلی همچون جهانی شدن، اقتصاد سیاسی بین الملل، کشور مستقل، امنیت بین المللی، پایداری زیست محیطی، گسترش سلاح های هسته ای، ملی گرایی، توسعه اقتصادی و مالیه جهانی، تروریسم و جرایم سازمان یافته، امنیت انسانی، مداخله خارجی و حقوق بشر، می باشد.

در باره روابط بین الملل تعاریف گوناگونی ارائه گردیده است. در کل می توان گفت روابط بین الملل عبارت است از مجموعه فراگردهای تعامل و داد و ستد در زمینه های گوناگون میان واحدهای سیاسی مستقل در عرصه جهانی بنا بر این روابط بین الملل مجموعه ای از فراگردهاست. فراگرد ویژگیهایی دارد که مهمترین آنها عبارتند از: پویایی، آغاز و پایان نداشتن و کنش متقابل و تاثیر پذیری اجزای آن از یکدیگر.2 این ویژگیها مربوط به ارتباط است. ارتباط یک فراگرد محسوب می شود. روابط بین الملل هم فراگردی است که در عرصه جهانی شکل می پذیرد و لذا عوامل متعدد و پیچیده ای در آن دخالت دارند. علاوه بر این زمینه های آن گوناگون است و از تجارت تا سیاست و از احوال شخصیه تا قوانین بین المللی را در بر می گیرد. از ازدواج دو نفر که تبعه دو کشور مختلف هستند، درخواست یک دانشجو برای تحصیل در دانشگاه کشوری دیگر و دستور رئیس یک قدرت بزرگ برای تهاجم به کشور یا منطقه ای خاص، همه می تواند جزیی از روابط بین الملل به شمار می آید.

تاریخچه روابط بین الملل :

تاریخ روابط بین الملل به هزاران سال پیش بازمی گردد. بری بوزان و ریچار لیتل بر این باورند که تعاملات میان دولت شهرهای سومری در ۳۵۰۰ سال پیش از میلاد را می توان اولین نظام بین الملل دانست.

مطالعه روابط بین الملل :

روابط بین الملل در جایگاه یک رشته مطالعاتی مجزا از دیگر علوم همانند تاریخ و سیاست، در ابتدا تقریبا تماما بریتانیایی محور بود. روابط بین الملل به عنوان یک رشته دانشگاهی رسمی در سال ۱۹۱۹ با تاسیس اولین کرسی (استادی) در روابط بین الملل - کرسی وودرو ویلسون در ابریستویت، دانشگاه ولز (در حال حاضر دانشگاه ابریستویت) - تاسیس شد.

معرفت شناسی و نظریه روابط بین الملل :

نظریه های روابط بین الملل را می توان در دو نحله معرفت شناسانه تقسیم کرد: «اثبات گرایانه» و «پسااثبات گرایانه». هدف نظریه های اثبات گرایانه استفاده از روش های علوم طبیعی با تحلیل اثر نیروهای مادی می باشد. این نظریه ها معمولا بر ویژگی های روابط بین الملل همانند تعاملات دولت، اندازه نیروهای نظامی، موازنه قوا و …، متمرکز هستند. معرفت شناسی پسااثبات گرایی این ایده که جهان اجتماعی را می توان با استفاده از روشی عینی و فارغ از ارزش مطالعه کرد را رد می کند. نظریه های پسااثبات گرا ایدهای اصلی نوواقع گرایی و لیبرالیسم همانند نظریه انتخاب عقلانی را رد می کند. بر این اساس که روش علمی نمی تواند در جهان اجتماعی استفاده شود و علم روابط بین الملل به معنای اثبات گرایانه آن غیرممکن است.

نظریه های اثبات گرایانه :

واقع گرایی:

واقع گرایی بیش از هر چیز بر قدرت و امنیت دولت متمرکز است. واقع گرایان معاصر همانند ای. اچ. کار و هانس جی. مورگنتا بر این عقیده اند که دولت ها در پی منافع خود هستند؛ آن ها بازیگرانی عقلانی هستند که در پی افزایش قدرت و به حداکثر رساندن امنیت خود و شانس بقا می باشند. واقع گرایی یا واقع گرایی سیاسی نظریه غالب در مطالعات روابط بین الملل از آغاز تاکنون بوده است. این نظریه ادعا می کند که بر یک سنت فکری قدیمی که شامل نویسندگانی همانند توسیدید، ماکیاولی، و هابز می شود تکیه دارد. واقع گرایی اولیه را می توان واکنشی در برابر تفکر ایدئالیستی در سال های بین دو جنگ جهانی دانست. وقوع جنگ جهانی دوم توسط واقع گرایان به عنوان شواهدی بر نقص تفکر ایدئالیستی فرض می شود. تفکر واقع گرایانه در مطالعات روابط بین الملل دارای گرایش های فکری گوناگونی می باشد. با این حال دولت محوری( statism ) بقا(survival) وخودیاری (self_help )اصول اصلی این نظریه می باشد.

نظریه رژیم ها:

نظریه رژیم ها به انگلیسی( Regime Theory )نظریه ای در روابط بین الملل است که از سنت لیبرالی در روابط بین الملل مشتق شده که استدلال می کند نهادهای بین المللی یا رژیم ها بر رفتار دولت ها (و یا دیگر بازیگران بین المللی) تاثیرگذار است. ثبات نظام بین المللی و تغییر آن هسته اصلی نظریه رژیم ها را تشکیل می دهد. رژیم های بین المللی نخست توسط صاحبان قدرت ایجاد می شوند اما به مرور زمان برای خود ایجاد رویه کرده و خود نیز در کنار دولت ها به عنوان بازیگر مطرح می شوند. دوم به عنوان مکانیزم های همکاری بین دولت ها ایجاد اعتماد و امنیت کرده و به ثبات نظام بین الملل کمک می کنند. سوم رژیم ها به وسیله عوامل مختلف که مهم ترین آن ها قدرت است تغییر می کنند.

نظریه های پساختارگرایانه :

نظریه های پسنظریه های پساساختارگرایانه روابط بین الملل در دهه ۱۹۸۰ تحت تاثیر مطالعات پست مدرنیستی علوم سیاسی توسعه یافت. پساساختارگرایی به بررسی ساختارشکنی مفاهیمی همانند «قدرت» که به طور سنتی در روابط بین الملل مسئله نبودند می پردازد. پساساختارگرایی همچنین در پی سنجش این موضوع است که چگونه ساختار این مفاهیم، روابط بین الملل را شکل می دهند. بررسی «روایت» نقش مهمی در تجزیه و تحلیل پساساختارگرایانه دارد، به عنوان مثال کارهای پساساختارگرایانه فمینیستی نقشی که زنان در جامعه جهانی بر عهده دارند و همچنین این نکته که چگونه آن ها را در جنگ به عنوان «بی گناه» و «غیرنظامی» دانسته می شوند را مورد بررسی قرار داده است.

مفاهیم در روابط بین الملل

مفاهیم سطح نظام یا سیستم :

به روابط بین الملل اغلب از منظر سطوح تحلیل نگریسته شده است. مفاهیم سطح نظام، مفاهیم گسترده ای هستند که یک محیط بین المللی را با توجه به آنارشی تعریف می کنند و به آن شکل می دهند.

حاکمیت

۱ - حاکم بودن، مسلط بودن .۲-اعمالی که دولت ها برای اعمال قدرت و حل مسایلی که به حفظ نظم عمومی وابسته است انجام دهند. حاکمیت ملی حقی است که سازمان ملل برای هر ملتی شناخته است و به موجب آن ملت ها باید بر سرنوشت خود حاکم باشند و هیچ ملتی حق مداخله در تعیین سرنوشت ملت دیگر را ندارد. قدرت مامور انتظامی ناشی از سازمان پلیس، قدرت سازمان پلیس ناشی از وزارت کشور، قدرت وزارت کشور، ناشی از قوه مجریه، قوه مجریه ناشی از قانون و قدرت قانون ناشی از قوه مقننه، قدرت قوه مقننه ناشی از قانون اساسی و قدرت قانون اساسی ناشی از اراده حاکم است. بر این سیاق، حاکمیت است که همچون مرکز تولید اقتدار و هر یک از دستگاه های فرمانروا صلاحیت عملکرد یا اعمال اراده می بخشد و همه اعمال فرازین قوای سه گانه و اعمال فرودین قوای عمومی به نام او انجام می شود.

قدرت

قدرت(power) به مفهوم «توانایی تحمیل اراده یک فرد بر دیگران، حتی برخلاف میل آنها» اساسا یک مفهوم جامعه شناختی است که هم شامل قدرت فیزیکی و هم شامل قدرت سیاسی می شود و در یک وضعیت اجتماعی بروز می کند. قدرت سیاسی (political power)آن نوع از قدرتی است که یک فرد یا گروه در درون جامعه برای تاثیرگذاری و کنترل زندگی سایر افراد و گروه ها دارا هستند. در عرصه سیاسی راه های گوناگونی برای بدست آوردن این نوع از قدرت وجود دارد. انواع قدرت چهار دسته بندی قدرت عبارتند از: قدرت و نفوذ: قدرت مستلزم ابزار اعمال اراده است در صورتی که نفوذ ممکن است بدون ابزار محسوس و مادی اعمال شود. قدرت و زور: هرگاه خشونت شکل فیزیکی و عینی به خود بگیرد قدرت سیاسی تبدیل به زور شده است. قدرت قابل استفاده و قدرت غیرقابل استفاده: برخی از انواع قدرت با وجود تاثیرگذاری قابلیت استفاده ندارند، مثل سلاحهای هسته ای. قدرت مشروع و قدرت غیر مشروع: قدرت مشروع همراه با عناصر اخلاق و قانون است در حالیکه قدرت نامشروع (قدرت عریان) فاقد این موقعیت است. از نظر مورگانتا تاثیرگذاری قدرت مشروع بیشتر از قدرت نامشروع است. قدرت را می توان به صورت مثبت و منفی (قدرت مثبت توانایی وادار کردن به اقدام خاص و قدرت منفی توانایی بازداشتن از اقدام نامطلوب) و قدرت نسبی و مطلق نیز دسته بندی کرد.

منافع ملی

منافع ملی در جهت گیری سیاست خارجی نقشی مهمی دارد. به گفته مورگنتا که منافع ملی را ستاره ای راهنمایی سیاست خارجی عنوان نمود. یعنی اتحادها وهم سویی های دولت ها و دشمنی کشورها درعرصه بین الملل تابع از منافع ملی کشورها است. سازگاری و تداخل منافع ملی دو یا چند کشور همکاری را در پی دارد. اما تعارض منافع ملی دشمنی و رقابت را در پی دارد.

بازیگران غیردولتی

بلوک های قدرت

قطبیت

وابستگی متقابل

وابستگی

ابزار سیستمیک روابط بین الملل

مفاهیم سطح واحد در روابط بین الملل:

به عنوان یک سطح تحلیل، سطح واحد اغلب به سطح دولت اشاره دارد، به صورتی که تحلیل ها و توضیحات به جای اینکه در سطح نظام بین الملل انجام شود، در سطح دولت انجام می شود. بدین معنا که تحلیل به واحدهای نظام بین الملل که اغلب همان دولت ها محسوب می شوند، توجه دارد.

1.نوع رژیم

2.تجدیدنظرطلبی / وضع موجود

3.دین

مفاهیم سطح فرد یا فرو واحد :

سطح پایین تر از سطح واحد (دولت) می تواند برای توضیح فاکتورهایی در روابط بین الملل که نظریه های دیگر قادر به توضیح آن نیستند، مفید باشد. همچنین این سطح کمک می کند تا از نگاه صرفا دولت محور به روابط بین الملل پرهیز شود.

عوامل روانی در روابط بین الملل

سیاست های بوروکراتیک - توجه به نقش بوروکراسی در تصمیم گیری و نگاه به تصمیم ها به عنوان نتیجه تعاملات بوروکراتیک و اینکه تصمیم ها با محدودیت های مختلفی شکل می گیرند.

گروه های مذهبی، قومی و تجزیه طلب

علم، فناوری و روابط بین الملل - چگونه علم و فناوری بر کسب و کار، محیط زیست، فناوری، توسعه و بهداشت جهانی اثر می گذارد.

اقتصاد سیاسی بین الملل، و عوامل اقتصادی در روابط بین الملل.

فرهنگ شناسی سیاسی بین الملل - به نحوه تاثیر فرهنگ و متغیرهای فرهنگی در روابط بین الملل می پردازد.

روابط شخصی میان رهبران.

نهاد ها در روابط بین الملل :

نهادهای بین المللی بخش مهمی از روابط بین المللی معاصر را تشکیل می دهند. بیشتر تعاملات در سطح نظام بین الملل توسط آن ها اداره می شود. آن ها همچنین برخی از نهادها و رویه های روابط بین الملل، همانند استفاده از جنگ به صورت سنتی (به جز در موارد دفاع از خود) را غیرقانونی اعلام کردند.

سازمان های بین دولتی عمومی

سازمان ملل متحد

سازمان همکاری اسلامی

دیگر نهادها:

اتحادیه آفریقا

انجمن ملل آسیای جنوب شرقی

اتحادیه عرب

کشورهای مستقل همسود

اتحادیه اروپا

گروه ۸

گروه ۲۰

جامعه ملل

سازمان کشورهای آمریکایی

نهادهای اقتصادی:

بانک توسعه آسیایی

بانک توسعه آفریقایی

بانک تسویه حساب های بین المللی

بانک توسعه کشورهای آمریکایی

صندوق بین المللی پول

بانک توسعه اسلامی

بانک جهانی

سازمان تجارت جهانی

نهادهای حقوقی بین المللی:

حقوق بشر

دادگاه اروپایی حقوق بشر

کمیته حقوق بشر

دیوان آمریکایی حقوق بشر

دیوان بین المللی کیفری

دادگاه بین المللی کیفری برای رواندا

دادگاه بین المللی کیفری یوگسلاوی سابق

شورای حقوق بشر سازمان ملل

حقوقی

دیوان دادگستری آفریقا

دیوان دادگستری اروپا

دیوان بین المللی دادگستری

دادگاه بین المللی حقوق دریاها

ترتیبات امنیتی منطقه ای:

شورای همکاری امنیتی آسیا اقیانوسیه

سازمان گوام برای دموکراسی و توسعه اقتصادی

رژیم امنیت دریایی

ناتو

روابط بین الملل