طلاق عاطفی را در زندگی مشترک نادیده نگیریم!
امیرحسین صفدری پژوهشگر علم حقوق
طلاق عاطفی را نادیده نگیریم!!
اگر طلاق عاطفی را در خانواده ها نادیده بگیریم و برای جلوگیری از آن تلاشی نکنیم بی شک خانواده ها و به تبع آن جامعه دچار آسیب های زیادی می شوند که از جمله آن آسیب ها می توانم به این موارد اشاره کنم:
1. افزایش فرار زنان و دختران از خانه و ناگزیری این افراد برای زندگی با افراد معتاد، مجرمان باسابقه، افراد شرور و یا افراد بی بندوبار. 2. بالا رفتن آمار طلاق در بین زوجین جوان. 3. عدم تمایل زنان و دختران مطلقه پس از طلاق، برای شروع یک زندگی جدید. 4. افزایش جرایم و بزهکاری در سطح جامعه. 5. افزایش کودکان کار و پناه بردن نوجوانان و جوانان به مواد مخدر و یا مصرف مشروب. و... از جمله آسیب های طلاق عاطفی است که گاهی قابل جبران هم نمی باشد.
متاسفانه پیامد های منفی طلاق عاطفی فقط زن و مرد را قربانی نمی کند بلکه آثار و عوارض منفی طلاق عاطفی برای فرزندان بیشتر از والدین آنها می باشد. در فرزندانی که پدر و مادرشان دچار طلاق عاطفی شده اند بروز بسیاری از اختلالات رفتاری، روحی و روانی دیده می شود و آن ها زندگی فردی و اجتماعی خود را در خطر میبینند.
متاسفانه بروز افسردگی، اضطراب، پرخاشگری در نوجوانان، حسادت، سوء ظن و بدبینی نسبت به دیگران، ترک تحصیل و افت تحصیلی، ضعف اعتماد به نفس، اختلال هویت شخصیتی، احساس درماندگی و سرخوردگی، تجربه عقده حقارت ناشی از عدم دسترسی به محیط گرم و عاطفی خانوادگی در مقایسه با دیگران، انزوای اجتماعی، گرایش به انواع انحرافات اجتماعی به جهت ضعف کنترل رفتاری و اخلاقی توسط والدین، اجتماع ستیزی و دیگرآزاری و بروز انواع خشونت های اجتماعی از جمله آثار منفی طلاق عاطفی برای فرزندان می باشد.
پس از تحقیق و پژوهش در حوزه حقوق خانواده می توانم به صراحت بگویم که طلاق عاطفی اولین مرحله در فرایند طلاق قانونی، و بیانگر رابطه زناشویی رو به زوال بین زن و شوهر می باشد. در طلاق عاطفی دو نفر به لحاظ فیزیکی از هم جدا نمی شوند بلکه کنار هم زندگی می کنند و شرایط موجود خانواده بر روابط آن ها حاکم است، که در طلاق قانونی این شرایط وجود ندارد.
طلاق عاطفی می تواند به صورت یک طرفه و یا دو طرفه به مرور زمان رخ دهد و دو طرف به تدریج متوجه شوند که جذابیت، کشش احساسی، علاقه و عاطفه مثبت که نسبت به هم داشته اند در بین آن ها رنگ باخته است.