چالش گادامر و هرش بر سر معیار درستی تفسیر

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 396

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_WPH-10-39_003

تاریخ نمایه سازی: 12 تیر 1396

چکیده مقاله:

هرش بر این باور است که نظریه هرمنوتیکی گادامر به پلورالیسم و نسبیتانگاری میانجامد. هرش به پیروی از عالمان هرمنوتیکی رمانتیک هدف خوانش متن را دستیابی به قصد مولف میداند، اما در نظر گادامر، فهم عبارتاستاز تفاهم و توافق با دیگری، نه کشف قصد و نیت دیگری. بنابراین هرش معتقد است معنای متن از قبل تعینیافته است و هدف از خوانش متن کشف این معناست. اما در نظر گادامر معنا از طریق دیالوگ میان مفسر و متن تولید می شود و در نتیجه هیچ معنای از قبل تعینیافتهای وجود ندارد. بر پایه این نگرش، گادامر زبان و امکانات آن را شرط تعین معنا میداند، ولی هرش بر این باور است که زبان صرفا شرط آشکارگی معناست. هرش از سوی دیگر گادامر را متهم به بیمعیاری میکند. وقتی معنا امری نامتعین شد دیگر هیچ معیاری برای تمییز تفسیر درست از تفسیر نادرست وجود ندارد. در این مقاله بر آنیم تا ضمن طرح سه انتقاد اساسی هرش به گادامر، پاسخ آنها را از منظر شارحان و مدافعان گادامر بیان نماییم.

نویسندگان

حمیده ایزدی نیا

دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه تبریز

اصغر واعظی

؛ دانشیار فلسفه دانشگاه شهیدبهشتی