اثربخشی مداخله مبتنی بر »نیازها« و »دنیای کیفی « واقعیت درمانی برسبکهای هویتی، ارتباطی و سبک زندگی زنان معتاد مرکز اقامتی آفتاب شهر مشهد

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر »نیازها« و »دنیای کیفی« واقعیت درمانی بر سبکهای هویتی، ارتباطی و سبک زندگی در زنان معتاد مرکز اقامتی آفتاب شهر مشهد بوده است. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان مراجعه کننده به مرکز اقامتی آفتاب شهر مشهد که تعداد ۳۰ نفر از آنان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. پرسشنامه های الگوهای ارتباطی، سبکهای هویت و سبک زندگی برای هر دو گروه اجرا شد. تعداد جلسات برای درمان این افراد در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای تنظیم شد و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکرد. پس از پایان جلسات درمان گروه آزمایش، هر دو گروه مجددا پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. نتایج پژوهش نشان داد که مداخله مبتنی بر »نیازها« و »دنیای کیفی« واقعیت درمانی گروهی بر بهبود سبکهای هویتی و سبک زندگی زنان معتاد گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تاثیر مثبت معناداری دارد اما این مداخله بر بهبود سبکهای ارتباطی زنان معتاد گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تاثیر مثبت معناداری نداشت. این پژوهش نشان داد که مداخله مبتنی بر »نیازها« و »دنیای کیفی« واقعیت درمانی گروهی میتواند سبکهای هویتی و سبک زندگی زنان معتاد را بهبود ببخشد و پیشنهاد میشود برای سایر زنان معتاد نیز به کار گرفته شود تا از آسیبهای اعتیاد در زنان و جامعه کاسته شود.