شناسایی و اولویت بندی موانع تحقق شفافیت در سلامت اداری با رویکرد فازی (مطالعه موردی: دستگاههای اجرایی استان قزوین )

اصلاح نظام اداری یکی از اقدامات اساسی برای تحول و توسعه کشورها به حساب می آید و بدون این مهم ، سایر برنامه ها و تلاشها نیز به سرانجام نخواهد رسید. به همین دلیل دولت ها اقدامات فراوانی درجهت اصلاح و بهبود ساختار و تشکیلات اداری خود به منظور کارآمدی و پاسخگویی بیشتر و همچنین کاهش فساد اداری انجام دادهاند. با توجه به مطلب بیانشده مسئله اصلی پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی موانع تحقق شفافیت در سلامت اداری در دستگاههای اجرایی استان قزوین می باشد. در این راستا از رویکرد فازی و استفاده از نظرات خبرگان در شناسایی و اولویت بندی این مولفه ها به وسیله روش دلفی فازی استفاده شد. خبرگان پژوهش ۱۰ نفر کارشناسان مرتبط با امر سلامت در نظام اداری بودند که با روش نمونه گیری گلوله برفی شناسایی و به سوالات پژوهشگران پاسخ دادند. با استفاده از نظرات خبرگان ۱۲ مولفه در مرحله اول که مصاحبه با خبرگان بود شناسایی و در مرحله ی نهایی با استفاده از روش دلفی فازی و غربالگری و اولویت بندی ۱۲ مولفه ی شناسایی شده رتبه بندی و غربال شدند. نتایج نشان داد که »دولت الکترونیک ، عدم اجرای کامل دولت الکترونیک «، »عدم مدیریت تعارض منافع : تفکیک بخش خصوصی و دولتی « و » عدم فرهنگ سازی نظارت همگانی : رشد فرهنگ پاسخگویی « در رتبه های اول تا سوم موثر بر عدم تحقق شفافیت در سلامت اداری قرار داشتند. بنابراین توجه به اجرای کامل دولت الکترونیک تا حدود زیادی شفافیت در سلامت اداری را محقق می سازد.