بررسی تطبیقی موش و گربه عبید زاکانی و شیخ بهایی از منظر گروتسک

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 158

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

AZTCONF01_104

تاریخ نمایه سازی: 18 مرداد 1402

چکیده مقاله:

موش و گربه در ادبیات فارسی و ادبیات بین الملل همواره بیانگر رابطه تضاد و تقابل بوده اند و جنبه هاینمادین هم داشته اند. داستان موش و گربه عبید زاکانی از نمونه های برجسته حامل گروتسک در ادبیاتکلاسیک می باشد. عبید زاکانی از شاعران بنام قرن هشتم است که عمده ی هنر او در لطیفه سرایی و نکتهپردازی و انتقاد از ابنا زمان و اخلاق ناپسند ایشان بود، نیز موش و گربه شیخ بهایی تنها اثر منثور داستانمنسوب به ایشان که حاوی مناظره سمبلیک میان موش و گربه است. شیخ بهایی از یگانه روزگار صوفیان وبزرگان زمان است. هر دو نویسنده با استفاده از زبان نمادین موش و گربه و به فراخور اوضاع اجتماعی وسیاسی زمان زبان به نقد و اعتراض در زیر پوستین طنز پرداخته و آثاری در خور ستایش تحریر کرده اند. وبا طنزی زیرکانه و به کار بستن آمیختگی عناصر حیوانی و انسانی، طنز تلخ و زیرکانه (نقد اجتماعی)، بیانواقع گرایانه عناصر خیالی و کاربرد تضاد و تناقص نابسامانی ها و ریاکاری ها و ظلم و ستم موجود در زمانه رابه نقد می کشند. این شیوه بیان گروتسک نام دارد که دارای ماهیتی غم بار و مشمئز کننده است و در عینحال خنده را در مخاطب بر می انگیزد. البته خنده ای سرد که از سر شادمانی نیست؛ بلکه ابزاری برای نشاندادن دردها، بی عدالتی ها، ظلم و ستم حکام و ریاکاری و تزویر با بر انگیختن احساسات متضاد و پاسخیدوگانه است. پایدارترین مشخصه گروتسک در طی زمان عنصر اصلی ناهماهنگی است. در این پژوهش پساز تعریف گروتسک و موارد مربوط به آن و نیز آشنایی با موش و گربه در ادبیات با روش توصیفی- تحلیلی مصداق های گروتسک را در آثار ذکر شده مورد بررسی قرار داده ایم و نتیجه آن است که وجود عناصرگروتسکی در این آثار غیر قابل انکار است و هر دو نویسنده با کاربست عناصر متضاد و مقابل دیگری وکارکرد های گروتسکی اندیشه و مقصود خود را بیان کرده اند.