نقد بوم شناختی و هنر محیط زیستی در دهه ۹۰ بر پایه اثرگذاری اجتماعی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 341

فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

AVCONF08_013

تاریخ نمایه سازی: 13 اردیبهشت 1402

چکیده مقاله:

در سال های اخیر، تغییرات اقلیمی از یک دغدغه علمی و اجتماعی به یک نگرانی گسترده فرهنگی تبدیل شده و اساسا ایده های طبیعت، جامعه و بوم شناسی زیر سوال رفته است. این مقاله به سهم هنر بوم گرای ایران در تغییر تفکر فرهنگی می پردازد، که به نظر می رسد از گفتمان های جاری در نقد بوم شناختی عقب تر است. همچنین به این مسئله می پردازد که هنر بوم شناختی ایران چه امکان هایی را در اثرگذاری اجتماعی فراهم کرده است؟ تجزیه وتحلیل منتخبی از آثار نشان می دهد که، علی رغم اهداف، بسیاری از هنرهای محیطی به بازآفرینی دوگانه گرایی مدرنیستی طبیعت-جامعه ادامه می دهند، چیزی که نقد بوم شناختی آن را مانع اصلی تفکر بوم شناسی می داند. بدیهی است که در صورت تغییر گفتمان فعلی هنر و پرداختن به نقش فعال مخاطب در متن اثر هنری، پتانسیل های نهفته ی این هنر در ایران فعال خواهد شد؛ و اثربخشی آن انکارناپذیر خواهد بود. این مقاله پژوهشی بنیادی است، که با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی از منظر دو نظریه مهم در نقد بوم شناختی(طبیعت سه گانه کیت سوپر و بوم تقلید تیموتی مورتون)، این نوع هنر را مورد مداقه قرار داده است. آثار دو هنرمند ایرانی (احمد نادعلیان و تارا گودرزی) و یک اثر از هنرمند ایسلندی-دانمارکی (اولافور الیاسون) موردمطالعه قرار گرفتند. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای بوده و از ابزارهایی چون فیش برداری کتابخانه ای، اینترنت، گفتگو با اساتید و هنرمندان استفاده شده است.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

لنا صفدری یکتا

دانشجوی پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران

مریم کشمیری

استادیار گروه نقاشی، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران