ارزیابی عوامل مدیریتی موثر بر خلا عملکرد سویا در استان مازندران با روش تحلیل مقایسه کارکرد (CPA)

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 249

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_EJCP-15-1_005

تاریخ نمایه سازی: 8 مرداد 1401

چکیده مقاله:

سابقه و هدف: از آنجایی که اختلاف بین عملکرد واقعی و عملکرد قابل دستیابی تحت شرایط مطلوب مدیریتی یکی از مشکلات اساسی تولید گیاهان زراعی در ایران و جهان می باشد؛ کمی سازی میزان خلا عملکرد و شناسایی عوامل ایجادکننده آن می تواند راهبردی کلیدی و امیدوارکننده برای افزایش تولید و دستیابی به امنیت غذایی باشد. در این بین با توجه به اهمیت گیاهان دانه روغنی از جمله سویا [Glycine max (L.) Merril] در اقتصاد جهانی و نیاز ملزم به روغن های خوراکی و پروتئین های گیاهی، برآورد خلا عملکرد این محصولات و شناسایی عوامل ایجادکننده آن، ضمن افزایش تولید، می تواند سبب بهبود کارایی استفاده از زمین و نیروی کار شده که در نتیجه آن منجر به کاهش هزینه ها و پایداری تولید می گردد. بنابراین، پژوهشی به صورت پیمایشی در سال ۱۳۹۸ به منظور شناخت و تعیین سهم هر یک از عوامل مدیریتی موثر بر خلا عملکرد سویا در ۳۰۱ مزرعه استان مازندران انجام شد.مواد و روش ها: در پژوهش حاضر از روش تحلیل مقایسه کارکرد (CPA) جهت بررسی عوامل مدیریتی محدودکننده عملکرد سویا و برآورد خلا عملکرد آن در سیزده شهرستان تحت کشت سویا استان مازندران استفاده شد. به این منظور، تمامی اطلاعات مربوط به مدیریت زراعی از مرحله تهیه بستر بذر تا برداشت محصول مانند استفاده یا عدم استفاده از شخم، تعداد دفعات شخم ثانویه، روش کاشت، مساحت مزرعه، محصول پیشین، رقم مورد استفاده، مقدار بذر مصرفی و محل تهیه آن، تلقیح یا عدم تلقیح بذور با باکتری، نوع و مقدار کودهای مصرفی، نوع، مقدار و تعداد دفعات مصرف علف کش، قارچ کش و حشره کش، تعداد دفعات آبیاری و میزان آب مصرفی، روش های آبیاری و شیوه برداشت محصول به صورت مراجعه حضوری و گفتگوی مستقیم با سویاکاران جمع آوری شد. داده های گردآوری شده از پایش مزارع در مجموع شامل ۸۱ متغیر کمی و کیفی مدیریت زراعی بودند که رابطه تمامی این متغیرها و عملکرد واقعی به دست آمده از مزارع با استفاده از رگرسیون گام به گام در نرم افزار SAS نسخه ۹/۱ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت با استفاده از معادله تولید به دست آمده و مقادیر مولفه های مدل، سهم هر یک از عوامل محدودکننده در ایجاد خلا عملکرد مشخص شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که از ۸۱ متغیر مدیریت زراعی مورد بررسی در این مزارع، مدل نهایی تولید با ده متغیر مستقل رقم ساری، محصول قبلی باقلا، کاشت بذر با ردیف کار، شمار شخم ثانویه، مقدار گوگرد مصرفی، کاربرد کود پتاسیم کلرید، کود دی آمونیوم فسفات، کاربرد علف کش، سیستم آبیاری بارانی متحرک و آبیاری سطحی به عنوان عوامل اصلی محدودکننده عملکرد سویا در مازندران انتخاب شدند. میزان خلا عملکرد به دست آمده بر پایه اختلاف بین متوسط عملکرد واقعی ثبت شده از مزارع و عملکرد مطلوب (به ترتیب ۲۴۶۴/۹۷ و ۶۰۲۸/۶۶ کیلوگرم در هکتار) برآورد شده با مدل (عملکرد قابل حصول) ۳۵۶۳/۷۰ کیلوگرم در هکتار بود که سه عامل مقدار گوگرد مصرفی، محصول قبلی باقلا و سیستم آبیاری بارانی متحرک به ترتیب با مقادیر ۸۷۳/۸۷، ۶۲۰/۴۹ و ۵۴۶/۳۳ کیلوگرم در هکتار بیش ترین سهم (به ترتیب ۲۴/۵۲، ۱۷/۴۱ و ۱۵/۳۳ درصد) را در خلا عملکرد به وجود آمده داشتند.نتیجه گیری: با توجه به برآورد عملکرد قابل حصول از داده های مشاهده شده مزارع، به نظر می رسد که با اعمال مدیریت صحیح زراعی نظیر استفاده از منابع کود گوگردی متناسب با نیاز گیاه، برقراری تناوب صحیح زراعی و وارد نمودن گیاهان مناسب در تناوب، ارائه تسهیلات و نوسازی ماشین آلات کشاورزی، توسعه و ترویج روش های نوین آبیاری بتوان این خلا به وجود آمده (۵۹ درصد) را کاهش و میزان عملکرد سویا را به طور قابل توجهی بهبود بخشید.

نویسندگان

فائزه محمدی کشکا

دانشجوی دکتری زراعت، دانشگاه تربیت مدرس، تهران

زین العابدین طهماسبی سروستانی

دانشیار گروه زراعت، دانشگاه تربیت مدرس، تهران

همت اله پیردشتی

استاد گروه زراعت، پژوهشکده ژنتیک و زیست فناوری کشاورزی طبرستان، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری

علی متولی

استادیار گروه مهندسی مکانیک بیوسیستم، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری

مهدی نادی

استادیار گروه مهندسی آب، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری