دیالیکتیک ماتریسی

30 اردیبهشت 1403 - خواندن 2 دقیقه - 42 بازدید

دیالکتیک ماتریالیستی «برتری را به جای شکل و اندیشه به محتوا و هستی می دهد»و روشی را برای تحلیل «پویش این محتوا، و بازسازی پویش کلی» در اختیار می گذارد.و دست آخر «انسان های زنده» را با «واقعیت عینی تاریخ» یک کاسه می کند. نقطه ی ارجاع اصلی ماتریالیسم دیالکتیکی، نه پویش درونی ذهن بلکه «پراکسیس، یعنی کل فعالیت انسانی، کنش و اندیشه، کار فیزیکی و دانش» است.برداشت لوفور از انسان تولیدشده با انسان ابزارساز،که مخلوق شرایط غیرانسانی ای بود که توانایی های انسانی را به فعالیت های ابزاری «صرفا سودگرایانه» فرو می کاست خلط نمی شود. با سرباززدن از چنین تولید گرایی ای که مشخصه ی ماتریالیسم دیالکتیکی استالینیستی  است که او در برابرش واکنش نشان می دهد، «اومانیسم ماتریالیستی» لوفور به وجود آورنده ی بینشی از «انسان کامل» است.لوفور برای نقدی کارآمد از چنین تصورات و برداشت هایی از فضا نظریه ای را درباره ی تولید فضا ارائه می کند. بر اساس این نظریه، فضای اجتماعی به سان پی آمد سه فرایند تولید در نظر گرفته می شود: پرکتیس های مادی (باز)تولید، اشکال تصور محدودشده از سوی ایدئولوژی و دانش رسمی، و اشکال سیال تر بازنمایی نمادین و تخیل روزمره. این سه فرایند به شیوه ای به لحاظ دیالکتیکی بن باز به همدیگر مربوطندحق به شهر، مانیفست تفاوت گذارانه، و انقلاب شهری بر این نکته پافشاری می کنند که در جامعه ای به سرعت شهری شده، جست وجوی زندگی فراسوی بیگانگی در حال حاضر به بهترین شکل به سان مبارزه ای برای «شهر» بسان اثری هنری فهمیده می شودکه در ماتریالیسم دیالکتیکی برجسته می شود.

نُرم ماتریسیدیالیکتیک