بررسی و تحلیل مفهوم «خودشناسی» در نظام اندیشگانی مولانا و پائولوکوئیلو

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 22

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ADABICONF07_094

تاریخ نمایه سازی: 29 اردیبهشت 1403

چکیده مقاله:

پایه و اصل عرفان و یکی از مضامین مهم مطرح شده در تاریخ اندیشه بشریت. شناخت حقیقت خویشتن. معرفه النفس و یا بهعبارت مالوف همان «خودشناسی» و رسیدن انسان به سعادت و کمال معنوی است که اصلی ترین پیام و عصاره تعالیم بسیاری ازادیان، مکاتب فلسفی، عارفان و معنویان بزرگ جهان به شمار می رود. در این جستار که با روش توصیفی- تطبیقی انجام شده-است. به بررسی نظام اندیشگانی دو عارف بزرگ. یعنی مولانا جلال الدین محمد بلخی و پائولوکوئیلو پیرامون مبحث «خودشناسی»پرداخته می شود. مستئله این پژوهش یافتن وجوه همسان و غیرهمسان این دو عارف در زمینه مذکور است. یافته های تحقیق نشاناز آن دارند که وجوه اشتراک نظر این دو, بیشتر از وجوه افتراق آنهاست که این امر از تاثیر پائولو از آموزه های مولانا و نیز همسانیمشارب تجربی آنان یعنی عرفان حقیقی حکایت دارد. از جمله اصلی ترین نقاط اشتراک این دو می توان به: اهمیت و لزومخودشناسی، خودشناسی و عشق، تلاش و نبرد جهت خودشناسی، موانع خودشناسی و... و از مهمترین وجوه افتراق این دو می-توان به مسئله مقدس و الهی بودن خودشناسی و هدف خودشناسی اشاره کرد.

نویسندگان

مریم مردانی ورپشتی

پژوهشگر پسادکتری، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات فارسی وزبان های خارجی، دانشگاه مازندران