نقش و جایگاه موازین فقهی بر حقوق داخلی و اعتبار آن در حقوق بین الملل

فرصتی پیش آمد تا با لطف و عنایت خداوند بزرگ بتوانیم در این مقاله به بررسی علم فقه اسلامی و تاثیر آن بر حقوق موضوعه و حقوق داخلی و تاثیر دو چندان آن بر روابط بین المللی در عرصه جهانی با دول و کشور های مختلفی را داشته باشیم . چرا که حقوق مدون ما در کشور جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر فقه و شریعت است که توسط شارع پایه گذاری و تاسیس شده و لذا تمامی قوانین مدون اعم از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تمامی قوانین عادی بایستی منطبق بر فقه و موارد مذکور باشند که این مهم هم نیز توسط شورای نگهبان انجام خواهد شد. ۲ لذا از این جهت بررسی آن در دو قالب حقوق داخلی و حقوق بین الملل جزو بدیهات و اصول اولیه نیز به شمار خواهد رفت که تا چه میزان فقه میتواند در قانون گذاری ما تاثیر و به تبع آن محدودیت و آزادی هایی را در انعقاد قرار داد های بین المللی و موافقت نامه های بین المللی به همراه داشته باشد .؟ آن ها را بررسی خواهیم کرد/ ((زمستان سال . (( ۱۴۰۱ لذا ابتدا در آغاز بحث انتظار میرود که تعریفی جامع و مانع از فقه به عمل آید چرا که جزو مباحث اصلیوکلیدواژه پیرامون بحث ما میباشد . تعریف فقه۳ :فقه دانشی اسلامی برای بدست آوردن احکام عملی یا تکالیف دینی مسلمانان است . موضوع علم فقه افعال اختیاری مکلفین است و هدف از تدوین آن ارائه مسائلی برای سامان بخشیدن به زندگی دنیوی مکلفینوسعادت اخروی آنان از روی منابعی مانند قرآن و سنت است و از این رو درباره قلمرو علم فقه میان فقهای مسلمان و صاحب نظران اختلاف نظر است . برخی فقه را ناظر بر تمام جنبه های اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی مکلفین دانسته اند و عده ای دیگر بر این نظرند که دانش فقه فقط عهده دار بیان حکم بخشی از مسائل مربوط به زندگی مکلفین است لذا از این رو گفته میشود که در زمان حیات پیامبر ( ص) که عصر تاسیس فقه یا عصر تشریع نامگذاری شده است ؛ مسلمانان احکام شرعی خود را از قرآن و سنت پیامبر که شامل قول ؛ فعل و تقریر وی میشد ؛ دریافت کردند ؛ لذا ما به تاثیر متقابل این علم اسلامی بر حقوق داخلی و قوانین مدون داخل کشور از منظر فقهی و اجتماعی پرداخته و به تبع آن نیز تاثیر دو چندان این علم اسلامی را بر روابط بین الملل که تاثیر بسیاری در زندگی اجتماعی دارد را از منظر جهانی بررسی کرده و در آخر به تبیین این میپردازیم که آیا فقه بایستی در مسائل روز مانند قانون گذاری در یک جامعه و به تبع آن در دنیای مدرن امروزی در روابط بین المللی کشور ها که پایه گذار انعقاد معاهدات در سطح جهانی است دخالتی به عمل بیاورد یا خیر ؟ و ایا فقط قلمرو این علم عهده دار بیان احکام بخشی از زندگی مکلفین است یا در تمامی زمینه ها از جمله نقش قانون گذاری در سطح داخلی یا بین الملل میتواند ورود پیدا نماید . هر چند با این تعریف کهعلم فقاهت به احکام بیشتر میپردازد لذا از این بابت نیز میتوان به بررسی عناوین بیشتری تحت عنوان )) تاریخچه و تاثیر علم فقهدر به ثمر رسیدن قوانین جزایی و ریشه و چرایی آن ها با استدلال احکام مربوطه (( و سایر موضوعات به تحلیل و تفسیر هر یکجدای از این مقاله در زمان های بعدی به لطف خداوند بزرگ پرداخته شود . ان شا الله