دیرینه شناسی تحول صورت و محتوای نقاشی تاریخی در گذار از نئوکلاسی سیسم به پست مدرنیسم
محل انتشار: فصلنامه پیکره، دوره: 12، شماره: 34
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 39
فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_PYKR-12-34_006
تاریخ نمایه سازی: 24 دی 1402
چکیده مقاله:
مقدمه: تصویرگری تاریخ ثبت تصویری واقع گرایانه یک رویداد تاریخی نیست، بلکه ابزاری برای بازتعریف یک رویداد تاریخی به واسطه رسانه تصویری است. در بازنمایی تصویری تاریخ، هم جزئیاتی که قابلیت بیان کلامی ندارند تصویرسازی می شوند و هم نگرش جوامع نسبت به ماهیت رویداد تاریخی نمایان می گردد. مطالعه آثار ژانر نقاشی تاریخی اروپا و آمریکا در خلال قرون ۱۸ تا دهه اول قرن ۲۱ میلادی نشان دهنده چندین دوره گذار و تحول است. این نقاط عطف را می توان در گذار از نئوکلاسی سیسم به مدرنیسم و مدرنیسم به پست مدرنیسم تشخیص داد. لذا هدف پژوهش حاضر تبیین چگونگی تحول نقاشی تاریخی در گذار از نئوکلاسی سیسم به پست مدرنیسم در نسبت با معرفت دوران است. مساله این است که تغییر در نگرش جوامع نسبت به مفهوم تاریخ چه تحولی در شیوه بازنمایی تصویری تاریخ در ادوار یاد شده ایجاد کرده است. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی است که به روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تاریخی انجام شده است و روش گردآوری اطلاعات اسنادی است. بر این اساس، مصداق ها از جامعه آماری مشخص که بر مبنای تعریف نقاشی تاریخی در بازه زمانی مذکور محدود گردیده اند به روش انتخابی و بر مبنای معرف بودن در معیارهای مورد نظر گزینش شدند و با رویکرد دیرینه شناسی مورد تحلیل قرارگرفتند. دیرینه شناسی تصویر یک روش تحلیل تاریخی با تاکید بر «نقاط گسست» به جای «پیوستگی» و «تکرار» است.یافته ها: تحلیل ها نشان دادند که اسلوب و محتوای نقاشی تاریخی در گذار از نئوکلاسی سیم به مدرنیسم و مدرنیسم به پست مدرنیسم متحول شده است؛ به گونه ای که تصویرگری مضامین اسطوره ای و تاریخی مربوط به گذشته دور در نقاشی های اواخر قرن ۱۸ میلادی جای خود را به تصویرگری رخدادهای معاصر دادند. در مدرنیسم هنری، سبک های تصویرگری تاریخ و در پست مدرنیسم موضوع و مخاطبان این ژانر تغییرات اساسی داشتند؛ همچنین کارکرد نقاشی تاریخی از اسطوره سازی و بزرگ نمایی یک رویداد تاریخی به عادی سازی و حتی به چالش کشیدن آن تغییر یافت.نتیجه گیری: تصویر گری تاریخ رابطه مستقیم با مفهوم تاریخ در ادوار مختلف داشته است. از آنجا که تا پیش از عصر روشنگری تاریخ یک چرخه تکرار شونده پنداشته می شد، در نقاشی تاریخی نیز ایده آل سازی و اسطوره سازی گذشته مشاهده می شود. در آستانه مدرنیته تاریخ سیر حرکت رویدادها به سمت نتیجه مشخص پنداشته می شد، ولی با فروپاشی انگاره پیشرفت روایت های تاریخی متکثر و موضعی اهمیت یافتند. همین رویکرد در سبک و موضوع نقاشی تاریخی این ادوار بازتاب یافته است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محدثه صابر
کارشناس ارشد نقاشی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
سمیرا رویان
استادیار گروه نقاشی، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :