CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

نقدی بر خوانش غالب از ویتگنشتاین کریپکی

عنوان مقاله: نقدی بر خوانش غالب از ویتگنشتاین کریپکی
شناسه ملی مقاله: JR_PHILO-17-44_010
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:

علی حسینخانی - استادیارگروه مطالعات علم، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ایران.

خلاصه مقاله:
در این مقاله، درباره تفسیر گروهی از فلاسفه، همچون هکر، بیکر، مک داول و مک گین از استدلال و پاسخ شک گرایانه ویتگنشتاین کریپکی یا کریپکنشتاین بحث خواهیم کرد و نشان داده خواهد شد که بخشی از تفسیر این فلاسفه و بنابراین انتقاداتی که آنها بر اساس این تفسیر ارائه می کنند، نادرست است. بر اساس استدلال کریپکنشتاین، هیچ فکت یا امر واقع ای در مورد اینکه اظهارات یک شخص چه معنایی دارند وجود ندارد. کریپکی مدعی است که این نتیجه شک گرایانه به پارادوکس معروفی ختم می شود که ویتگنشتاین در بند ۲۰۱ تحقیقات فلسفی خود به آن اشاره می کند. بر اساس خوانش کریپکی، ویتگنشتاین با شکاک در مورد نتیجه شک گرایانه استدلال شک گرا همراهی دارد. گروهی از فلاسفه این مدعا را در تعارض با دیدگاه ویتگنشتاین دانسته و مدعی اند کریپکی بحث اصلی ویتگنشتاین در این بند را متوجه نشده است. به نظر آنها، هدف ویتگنشتاین نشان دادن این است که پارادوکس مذکور برآمده از یک بدفهمی فلسفی است؛ پس برخلاف مدعای کریپکی، پارادوکس را نمی پذیرد. در این مقاله، با بهره گیری از خوانش جورج ویلسون از استدلال کریپکنشتاین، تمایزی میان دو نتیجه استدلال شک گرایانه پررنگ و بر اساس آن، درستی انتقادات فوق از کریپکنشتاین ارزیابی می شود. بیان خواهد شد که فلاسفه مذکور در این مدعا که کریپکنشتاین، پارادوکس را می پذیرد در اشتباه اند.

کلمات کلیدی:
سول کریپکی, لودویگ ویتگنشتاین, کریپکنشتاین, جورج ویلسون, جان مک داول, واقع گرایی کلاسیک

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1929198/